Web Analytics Made Easy - Statcounter

فردین آریش گفت: تصویر جمعی ما از معتاد کلیشه‌ای است از یک فرد کارتن‌خواب و از زندگی‌افتاده. اعتیاد طیف وسیعی از افراد با تنوع زیستی بسیار زیادی را دربرمی‌گیرد. بخشی از این طیف حتماً افرادی فرهیخته و اهل کتاب هستند که می‌توانند مخاطب «دوبارگی» باشند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، انتشارات جام جم به تازگی کتابی را با عنوان «دوبارگی؛ ده روایت از اعتیاد و رهایی» نوشته فردین آریش منتشر کرده است که کمتر نویسنده‌ای به صورت خاص سراغ این موضوع می‌رود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این کتاب روایت افرادی است که سال‌های مهمی از زندگی‌شان را در گیر و دار اعتیاد سپری کرده‌اند؛ زندگی، خانواده و کار خود را از دست داده‌اند، به آخر راه رسیده‌اند و در آخرین قدم دوباره به زندگی برگشته‌اند.

نویسنده جوان این کتاب یعنی فردین آریش، متولد خوزستان است و دانش‌آموخته جامعه‌شناسی. او یک معلم و علاقه‌مند به نوشتن است و پیش از دوبارگی، «طوفان آمد و ما را با خود برد» با موضوع فعالیت‌های داوطلبانه در بحران کرونا و «خشمآبه» را درباره تنش آبی در روستاهای غیزانیه را نوشته که هر دو را سوره مهر منتشر کرده است. آنچه که در ادامه می‌خوانید، گپ و گفت تسنیم با این نویسنده درباره کتاب «دوبارگی» است که در ادامه می‌خوانید:

  آشنایی بی‌واسطه مخاطبان با رنج‌های زندگی راویان اعتیاد

تسنیم: درباره سبک نوشتاری کتاب و انتخاب قالب روایت برای موضوع اعتیاد توضیح می‌دهید؟ چرا این سبک نوشتاری را انتخاب کردید؟

دوبارگی مجموعه روایت است. 10 روایت واقعی از آدم‌هایی واقعی با زاویه دید اول شخص. روایت برساختن واقعیت است، بدون زوائد و حاشیه‌هایش. بنابراین به خوبی می‌تواند تصویری شفاف و صادق از واقعیت، به خصوص واقعیت تلخ، به دست دهد؛ موضوعی که در برخورد با آسیب‌های اجتماعی به آن نیاز داریم. در واقع، روایت فرمی ادبی است که می‌تواند حس‌های انسانی خلق کند و واقعیت را به شکلی چندبُعدی بنمایاند.

دیوان عالی کشور بررسی کرد؛ "تخلف از شروط ضمن عقد و اعتیاد زوج به مواد مخدر" و "احراز عسر و حرج زوجه"

دیگر اینکه روایت‌ها را به شیوه اول شخص نوشته‌ام. می‌خواستم با کمرنگ و فید کردن نویسنده، مخاطب را بی‌واسطه با مسئله و رنج زندگی راویان، که جملگی زندگی متراکمی داشته‌اند، آشنا کنم. زاویه دید اول شخص این امکان را در اختیار نویسنده می‌گذارد که خودش و بعد خواننده را هرچه بیشتر به راوی نزدیک و درک بهتری از مسئله برقرار کند. از سویی، حذف نویسنده به خصوص در سوژه‌های اجتماعی، به کلیشه‌زدایی و آشنایی‌زدایی از موضوع کمک می‌کند و تصویری با وضوح بیشتر از واقعیت به دست می‌دهد.

  ما به روایتگری اجتماعی نیاز داریم

تسنیم: چرا سراغ موضوع اعتیاد و رهایی از آن رفتید؟

برای اینکه در این سی و یک سال زندگی‌ام حتی لب به سیگار هم نزده‌ام. با اینکه در محله سال‌های کودکی و نوجوانی پر بود از بچه‌ها و بزرگترهایی که به اشکال مختلف درگیر سیگار و مواد مخدر بوده‌اند. این فقدان به نوعی تبدیل به اشتیاق، کشش و نیرویی برای نوشتن درباره اعتیاد، و به واسطه نوشتن نزدیک شدن به این تجربه شد.

علاوه‌ بر این، ما به روایتگری اجتماعی نیاز داریم. روایت می‌تواند کلیشه‌های ذهنی ما نسبت به آسیب‌های اجتماعی مثل اعتیاد را بزداید و تصویری دقیق، صادق و شفاف از مسائل به دست بدهد. این کلیشه‌زدایی و روایت دقیق و از نزدیکِ مسائلی مانند اعتیاد، هم تصویر مشترک جامعه نسبت به مشکلات این آدم‌ها را از واقعیت تصحیح و هم به دیدن ابعاد مختلف مسئله، و تجربه‌های متکثر انسانی در مقابله با آسیب و در نهایت پیدا کردن راه‌هایی برای از بین بردن آن کمک می‌کند.

نکته دوم اهمیت تجربه زیسته است، به‌خصوص برای نویسنده. مستندنگاری و روایت امکانی برای تجربه موقعیت‌هایی است که یا کوتاه بودن زندگی فرصت آن را نخواهد داد یا اساساً هزینه زیادی برایمان در پی خواهد داشت. نوشتن و البته خواندن اما امکان بدل کردن این موقعیت‌ها به تجربه است. زندگی بدون واقعاً زندگی کردن، از طریق نوشتن و ادبیات ممکن می‌شود.

تسنیم: از روند تولید کتاب بگویید؟ منابعتان چه چیزهایی و چه کسانی بودند؟

دوبارگی حاصل ساعت‌ها گفت‌وگو، معاشرت و نشست و برخاست با آدم‌هایی است که سال‌های زیادی را درگیر و دار اعتیاد گذرانده‌اند. منبع اصلی روایت، انسان و تجربه زیسته اوست. بنابراین منبع اصیل و اصلی من هم برای نوشتن «دوبارگی» گفت‌وگو با راویان کتاب و درک تجربه زیسته آنها بود. باقی هم پروسه تبدیل این گفت‌وگوها، خاطرات و مستندات به ادبیات است که اصلی‌ترین و مشکل‌ترین کار نویسنده است. از پس تبدیل واقعیت به ادبیات است که حس‌های انسانی خلق و نوشته‌ای ارزشمند و گرامی و قابل خواندن می‌شود.

مراقب بودم که روایت‌ها ترحم‌انگیز نشود

تسنیم: از سختی‌های نوشتن درباره این موضوع می‌گویید؟

فقدان تجربه زیسته اصلی‌ترین چالش من در نوشتن «دوبارگی» بود. چالشی که تلاش کردم در خلال گفت‌وگوها با به دست آوردن جزئیات بیشتر از تجربیات افراد، آن را تا جای ممکن برطرف کنم اما به هرحال، نوشتن از درد کشیدن‌ها، تنهایی و طرد شدن‌ها و حتی سرخوشی بعد از مصرف، بدون حتی یکبار تجربه سیگار کشیدن، کار راحتی نیست. وقتی با چنین سوژه‌ای روبرو هستید باید بتوانید در درجه اول سوژه را به مسئله درونی خودتان تبدیل کنید و بعد از آن با ابزارهایی مانند توصیف و تخیل، بیشتر به راوی و لحظات حادی که از سر گذرانده نزدیک و با او هم‌تجربه شوید.

دیگر اینکه باید مراقب مرز بین همدلی و ترحم می‌بودم. در پرداخت به آدم‌های درگیر با اعتیاد و افراد بهبودیافته جو غالب با روایت‌های ترحم‌برانگیز است. کسانی می‌کوشند با جلب ترحم مخاطب تأثیری در او بربی‌انگیزند. از قضا به نظر موفق هم شده‌اند، من اما نگران این بودم که «دوبارگی» به این وضع دچار نشود و امیدوارم که توانسته باشم.

تسنیم: کتاب را برای چه کسانی نوشتید؟ جامعه هدف و مخاطب شما کیست؟

بیش و پیش از هر کسی مخاطب «دوبارگی» خودم هستم. و بعد مخاطب این کتاب هرکسی است که به نحوی با موضوع اعتیاد مرتبط است. آمارها می‌گویند حدود یک‌ششم جمعیت کشور به اشکال مختلف درگیر با مسئله اعتیاد است. نیز هرکسی که به دنبال غنی‌تر کردن تجربه زیسته‌اش باشد می‌تواند از چگالی زندگی پرفراز و نشیب راویان کتاب بهره بگیرد. در درجه بعد کتاب می‌تواند دید کسانی را که در حوزه اعتیاد مسئولیت دارند نسبت به تکثر تجربه‌های انسانی و شیوه‌ها و راه‌های مقابله با و غلبه بر اعتیاد دقیق‌تر کند. بنابراین آنها نیز می‌توانند مخاطب کتاب باشند.

تصویر جمعی ما از معتادان کلیشه‌ای است

تسنیم: در نظر شما مبتلایان به اعتیاد هم مخاطب دوبارگی هستند؟ اگر این‌طور است آیا این افراد اصلاً کتاب می‌خوانند؟

تصویر جمعی ما از معتاد کلیشه‌ای است از یک فرد کارتن‌خواب و از زندگی‌افتاده. اگر معتاد را صرفاً در این تصویر خلاصه کنیم باید گفت او نه مخاطب دوبارگی است و نه کتاب‌خوان. این اما تصویر دقیقی نیست و اعتیاد طیف وسیعی از افراد با تنوع زیستی بسیار زیادی را دربرمی‌گیرد. بخشی از این طیف حتماً افرادی فرهیخته و اهل کتاب هستند که می‌توانند مخاطب دوبارگی باشند.

نابغه‌های کارتن‌خواب خیابان شوش/ تنهاترین آدم‌ها از «حس خیابان» گفتند

دیگر اینکه معتادها تنها قشر درگیر با مسئله اعتیاد نیستند. خانواده‌ها، دوستان، همکاران، فعالان این حوزه مثل مددکاران، مشاوران و روانشناسان، نهادهای مردمی و... همه به نحوی با اعتیاد درگیرند. خواندن دوبارگی شاید بیش و پیش از مبتلایان به اعتیاد، به دایره وسیع افراد درگیر با مسئله یا فعال در این حوزه کمک کند.

تسنیم: یکی از آسیب‌های پرداختن به موضوعات اجتماعی گرفتار شدن متن در شعارزدگی است، چطور از این آسیب جلوگیری کردید؟

در روایت واقعی، اگر نویسنده موفق شود داده‌ها و اطلاعاتی را که از راوی به دست می‌آورد به درستی به ادبیات تبدیل و به واسطه آن حس خلق کند، دست به دامن احساسات‌گرایی و شعارزدگی برای تحت تأثیر قرار دادن خواننده نخواهد شد. از طرفی مدیوم روایت در شکل درستش دور از توصیه‌ها و نتیجه‌گیری‌های اخلاقی است. از این منظر دوبارگی هم قرار نبوده و نیست پیام، هشدار یا توصیه‌هایی اخلاقی درباره آسیب‌های اعتیاد به مخاطب باشد!

موضوع بعدی فاصله بین نویسنده و راوی است. فاصله‌ای که به نویسنده این امکان را می‌دهد که علاوه‌بر سهیم و نزدیک شدن به تجربه راوی بتواند از پس فاصله‌ای به تجربه راوی نگاه کند. در نتیجه با کنترل احساسات کمتر به ورطه احساسات‌گرایی و شعارزدگی بیفتد.

تسنیم: لحن در دوبارگی صمیمانه است یا رسمی؟

تلاش کرده‌ام به نقطه دید راوی و منظر و جهان او نزدیک شوم برای همین هم با زاویه دید اول شخص نوشته شده‌اند. در هر روایت تلاش کردم لحن راوی و مختصات شخصیتی او را در نوشتار نیز حفظ کنم. شیوه بیان شخصیت‌ها نیز جز در دیالوگ‌ها که به صورت محاوره نوشته شده‌اند، و بعضی تکه‌کلام‌ها، رسمی است.

مبنای کار نویسنده نباید بیرون از خود او باشد

تسنیم: با توجه به زمینه اجتماعی موضوعاتی که در نوشتن این کتاب و کتاب‌های قبلی‌تان انتخاب کرده‌اید، ضرورت ورود نویسندگان به مسائل اجتماعی را چطور می‌دانید؟

اول اینکه مبنای کار نویسنده نباید بیرون از خود او باشد. در وهله اول نویسنده باید متناسب با نسبت درونی خودش با سوژه‌ها و مسائل دست به انتخاب بزند، نه به این دلیل که موضوعی به طور کلی مهم است و یا ضرورت اجتماعی و... دارد.

از اینکه بگذریم کارکرد روایت بازنمایاندن واقعیت است. جامعه انسانی نیز مملو از واقعیت‌هایی است که نیاز به روایت آنها داریم. روایت مسائل اجتماعی کمک می‌کند وقایع رخ داده را دوباره، از زاویه دیدی تازه و متکثر ببینیم و زوایای پنهان، تاریک یا کمتر دیده شده آن‌ها را دریابیم. با این حساب روایتگری اجتماعی در درجه اول به طرح درست، دقیق و واقعی مسائل کمک و ما را با واقعیت‌های موجود در جامعه، آن گونه که هست، روبرو می‌کند.

همین روبرو شدن با واقعیت نیز می‌تواند تصویر ذهنی جامعه را نسبت به مسائل اجتماعی اصلاح و دقیق کند، با آشنایی‌زدایی کلیشه‌های موجود را بشکند و در نهایت درک ما را از آنچه در بخشی از تاریخ جمعی ما گذشته یا جریان دارد، کامل کند.

در نهایت همه این دستاوردها می‌تواند به طرح راه حل‌های تازه، کامل و دقیق‌تر برای مسائل مختلف اجتماعی ما کمک کند یا دست‌کم نگاهی تازه و متفاوت نسبت به واقعیت‌های جامعه در اختیار ما بگذارد که به نظرم فارغ از حل شدن یا نشدن مسئله، دستاورد مهمی به حساب می‌آید.

تسنیم: جالب‌ترین نکته یا خاطره‌ای که در طول نوشتن کتاب به آن رسیدید چه بود؟

آخرین روایت کتاب با مونولوگی آغاز می‌شود که حالتی توهم‌گونه دارد. این مونولوگ را روزی شنیدم که برای یکی از گفت‌وگوها به یکی از مراکز TC رفته بودم. اواسط گفت‌وگو با مدیر مرکز که یکی از راویان کتاب هم هست، فردی با بدنی لاغر و استخوانی وارد شد و بی‌مقدمه، و ناگهانی شروع کرد به گفتن جملاتی که بدون ارتباطی منطقی فقط پشت سر هم ردیف می‌شدند. همین که اولین جملاتش را شنیدم سراپا چشم و گوش شدم و غرق در جملات عجیب و هولناک او. حرف‌ها و حتی لحن صدایش را هنوز به یاد دارم.

انتهای پیام/

مستنداعتیاد

منبع: تسنیم

کلیدواژه: سینمای مستند شبکه مستند معتاد متجاهر معتاد سینمای مستند شبکه مستند معتاد متجاهر معتاد روایتگری اجتماعی کلیشه ای تجربه زیسته نیاز داریم زاویه دید اول شخص آدم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۳۲۸۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

موزه نادر، خانه‌ای برای ادب‌ورزی/ مهمانی هر روز هفته با یار مهربان

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ونوس بهنود- در گوشه‌ای از اراضی عباس‌آباد یادگاری از نویسنده نامدار‌ایرانی برجای مانده که به تعبیر کسانی که او را می‌شناسند نه تنها باید آثارش را با شور مزمزه کرد بلکه باید نگاهش به زندگی را زیست.نادر ابراهیمی همچنان در کنار کتاب‌دوستان است.

متولد 1315 و متوفی در سال1387. فارغ التحصیل رشته زبان انگلیسی از دانشگاه تهران. نویسنده، داستان نویس، مترجم، فیلمساز و پژوهشگر. القابی که به خودی خود موجب نشده است تا خیل عظیمی ‌‌از جوانان امروز و دیروز به آثار نادر ابراهیمی‌‌ روی بیاورند. از سال 98 که بخشی از لوازم شخصی و کتب وی در گوشه‌ای از خانه شعر و ادبیات به نمایش در آمد، فضا نیز برای معرفی هر چه بیشتر او به علاقه‌مندان به کتاب فراهم شد.

بعد از فوت ‌این نویسنده به همت و پیشنهاد همسرش فرزانه تهرانی مقدم آثار وی در خانه شعر و ادبیات موزه‌ای را از آن خود ساخت. هر چند شیوع کرونا موجب شد تا رونق ‌‌این مجموعه کمی ‌‌با تأخیر مواجه شود اما در نهایت خانه‌ای برای نادر ابراهیمی ‌شکل گرفت تا زمینه‌ساز معرفی هر چه بهتر وی باشد.

5 هزار جلد کتاب از کتابخانه شخصی

موزه نادر ابراهیمی ‌‌یک کتاب درس است. اشیا بی‌جانی که هر یک بخشی از زندگی و عقاید نویسنده کرمانی را نمایان می‌سازد، جانی تازه به رگ‌های بازدیدکننده می‌بخشد.‌این مجموعه تداعی چگونه زیستنی است که نادر در کتاب‌های خود تلاش می‌کرد به مخاطب انتقال دهد. وی که از 15 سالگی نوشتن را آغاز کرد در «چهل نامه کوتاه به همسرم»، «بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم»، «خانه‌ای برای شب»، «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل»، «یک عاشقانه آرام»، «مردی در تبعید ابدی» ، «آرش در قلمرو تبعید»، «بر جاده‌های آبی سرخ» و «تضادهای درونی» نظر عموم مردم و اهالی شعر و ادب را به خود جلب کرد و جوایز متعددی را از آن خود ساخت.

علاوه بر معرفی آثار وی در‌این مجموعه، 5 هزار جلد از کتابخانه شخصی شاعر و نویسنده جانمایی شده است. اما‌‌ این‌ها نیز به تنهایی گویای عقاید متعالی وی نیست. لوازم شخصی و نوع زندگی منظم، همراه با برنامه ریزی و تربیت اخلاقی و فکری بازدیدکننده را متوجه خلأ‌هایی می‌سازد که در تکاپوی زندگی روزمره به فراموشی سپرده است. نادر ابراهیمی ‌‌با انضباط و تعهد و به قول خودش عشق و‌ایمان، آثاری را به جای گذاشته که چندین نسل از کتاب دوستان ‌‌ایرانی را سیراب کرده است.در لوح‌های تقدیر و جوایز ملی و بین‌المللی توجه کارشناسان و خبرگان داخلی و خارجی به آثار او دیده می‌شود. بر خلاف شعرا و نویسندگان دیگر، موزه نادر ابراهیمی ‌‌در خارج از خانه وی دایر شده و با‌این وجود آن ارتباط معنوی با نویسنده در آثار وی برقرار است.

توجه به تربیت کودکان

دو ساعت ورزش، 30 صفحه خواندن متن، یک ساعت خدمت و عبادت، یک ساعت بازی با رایکا(دخترش).

این برنامه روزانه که در پانویس آن آمده مهربانی، ادب،‌ایمان، آرامش، طهارت، پرهیز، کار، کار، کار، کار، گویای توجه نویسنده به تربیت قلبی و فکری خود است.

در عین حال از خدمات نادر ابراهیمی ‌‌به یادگار گذاشتن کتاب‌های ارزنده ویژه کودکان و نوجوانان بود. کتبی مانند «دور از خانه»، «کلاغ‌ها»، «سنجاب‌ها» و «قصه گل‌های قالی» . فعالیت حرفه‌ای وی برای ادبیات کودک با تأسیس موسسه «همگام با کودک و نوجوان» آغاز شد که بعدها‌‌ این مجموعه عنوان ناشر برگزیده آسیا و ناشر برگزیده نخست جهان را کسب کرد.

وی همچنین تصویرگری کتب کودک از جمله کتاب‌های «راه دور»، «گل هفت رنگ»،  و «ما بوته گل سرخ را از خواب بیدار کردیم» در کارنامه وی می‌درخشد.

در عین حال که نادر ابراهیمی ‌‌آثار درخشانی برای کوچک و بزرگ خلق کرده است بخشی ازفعالیتش نیز مربوط به نوشتن فیلم نامه‌ها اختصاص داشت. می‌توان به فیلمنامه‌های «آخرین عادل غرب» و «صدای صحرا»، «روزی که هوا‌‌ایستاد»، «سفرهای دور و دراز‌هامی‌ ‌و کامی‌در وطن» نیز اشاره داشت.

غربتی پرمعنی

نادر ابراهیمی ‌یکی از فاتحان قله ادبیات فارسی است. صعود بر قلب مخاطب و پا نهادن بر موانع و سخت کار کردن از ویژگی‌های آثار خلق شده  نویسنده برگزیده ادبیات داستانی  است. اما به مانند بسیاری از چهره‌های فرهنگی و هنری غربتی پرمعنی همچون غباری بر روی آثار وی نشسته است. در وضعیتی که خلأ معنی و محتوا در کتاب و در آموزش عمومی‌‌ بیداد می‌کند، آثار نویسندگانی چون نادر ابراهیمی ‌‌آنچنان که باید دستاویز تربیت روحی و فکری جامعه نیست.

در واقع به جای معرفی چهره‌هایی همچون ابراهیمی،‌این خود علاقه‌مندان به کتاب هستند که جستجو کرده و پی به گنجینه‌های فکری آن‌ها می‌برند. هر چند باید اقدام همسر شاعر را در زنده نگه داشتن ظرفیت تربیتی نادر ابراهیمی‌‌پاس داشت اما شعرا و نویسندگان بیش از‌این‌ها می‌بایست مورد توجه قرار گرفته و آثارشان دستمایه تولید آثار هنری دیگر باشد.

کتابخانه کودک و نوجوانی که از آثار‌این نویسنده سهمی ‌ندارد یا صنعت سینمایی که فیلم‌نامه‌های وی را در گوشه‌ای بایگانی کرده است و امروز از ضعف فیلمنامه گله و شکایت دارد و گردهمایی‌های فرهنگی که از قدرت و آموزه‌های فکری نویسندگانی چون او بی‌بهره است، به منزله جهالت و بی‌توجهی به میراث معنوی است. نویسنده سال‌ها و دهه‌ها از عمر خود را با دقت و تلاش مستمر برای نوشتن کتاب و فیلم‌نامه صرف کرده است، پژوهش کرده و هر آنچه لازم بوده و لازم دیده را در کتب خود آورده است و امروز نباید صرفاً، کتاب یک عاشقانه آرام وی به عنوان کادوی عشاق به یکدیگر مورد توجه قرار گیرد.

مهمانی هر روز هفته یار مهربان

خانه شعرا و نویسندگان منزلگاه گنجینه‌های معنوی و فکری ماست اگر سری نزنیم گرد غفلت بر روح و روانمان خواهد نشست و ما را از اصلمان دور خواهد ساخت.

رئیس خانه شعر و ادبیات در خصوص معرفی آثار فاخر ادبیات‌ ایرانی در این مجموعه و در خانه موزه نادر ابراهیمی به خبرنگار آنا گفت: در همه دنیا کتاب و ادبیات دو موضوع تنیده در هم است و 70 درصد کتاب‌های منتشره در دنیا به ادبیات مرتبط است. با‌ این پیش فرض ما هر روز برنامه داریم. شنبه‌های روایت‌خوانی، یکشنبه‌های مثنوی‌خوانی، دوشنبه‌های شعر و سه شنبه‌های داستان.

مهدی قزلی تاکید کرد: علاقه‌مندان می‌توانند به صورت رایگان در‌این نشست‌ها شرکت کرده و لذت خواندن را تجربه کنند. حتی نویسندگان می‌توانند کتاب های خود را در‌این جلسات خوانده و نظر عموم را دریاف کنند.

وی با اشاره به خواندن کتاب همراه با حضور نویسندگان اضافه کرد: در کتابخانه نادر ابراهیمی ‌هم که نوعی از قفسه باز است افراد می‌توانند در محل مطالعه کنند و حتی می‌توانند کتاب های ارزشمند ‌این نویسنده را بخوانند.

رئیس خانه شعر و ادبیات به تولید ویدیو و محتواهایی جهت درج در شبکه های اجتماعی و حتی معرفی کتاب‌ها از طریق صدا و سیما اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال برنامه‌های 10 کتاب که در دهه فجر با هدف معرفی 10 کتاب مرتبط با انقلاب اسلامی ‌برگزار شد و یا برنامه «کتابم» که معرفی 34 کتاب توسط نویسندگان در دوره قبلی نمایشگاه کتاب بود.

وی به معرفی 80 کتاب در نمایشگاه کتاب امسال اشاره کرد و گفت: در معرفی آثار خوب و یا‌ آینده دار تمامی‌ ظرفیت خود را به کار بسته‌ایم. ضمن ‌اینکه ما در حوزه نشر فعالیت نداریم و هدف معرفی کتاب‌ها است و به جای چاپ و نشر به دنبال کتابخوانی هستیم.

قزلی معتقد است به اندازه کافی کتاب خوب برای خواندن داریم و همچنان کتاب‌هایی نوشته می‌شود که ارزش خواندن را داشته باشد. به دلیل افزایش کمیت کتاب‌ها پیدا کردن کتاب خوب سخت شده است. در گذشته فقط افراد حرفه‌ای در حوزه نشر کتاب فعالیت داشتند امروز هر فردی قادر به چاپ کتاب خوب است.

رئیس خانه شعر و ادبیات ‌این وضعیت را اقتضای زندگی امروزی دانست و گفت: ما در دوره تلاطم اطلاعات هستیم. کتاب‌های زیادی برای خواندن است و هدف ما معرفی کتاب‌های مناسب برای تمامی‌ اقشار است و‌اینکه بتوانیم کمک حال کسانی باشیم که به دنبال مطالعه کتاب هستند و تلاش می‌کنیم به ‌این سوال پاسخ دهیم که کدام کتاب برای کدام مخاطب مناسب است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • شهید مطهری چهره‌ای ماندگار در عرصه جهاد تبیین
  • کتابی پر ازجاهای خالی!
  • بیش از ۴۰ درصد متکدیان، معتاد هستند
  • ۴۰ درصد متکدیان مشهد معتاد هستند
  • بیش از ۴۰ درصد متکدیان مشهدی معتاد هستند
  • مجموعه دفتر یادداشت روزانه داستایوفسکی به چاپ سوم رسید
  • موزه نادر، خانه‌ای برای ادب‌ورزی/ مهمانی هر روز هفته با یار مهربان
  • روایت حیرت‌ انگیز یک نویسنده از خاطره‌بازی دو فرمانده ایرانی و عراقی سال‌ها پس از جنگ تحمیلی
  • بررسی آثار کلر ژوبرت نویسنده و تصویرگر مسلمان شده فرانسوی
  • بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود